دیکشنری
داستان آبیدیک
هم گروهی
english
1
general
::
cohort
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
هم ظرفیت
هم ظرفیتی
هم عصر
هم عصری
هم عقیده شدن
هم عهد
هم عهدی
هم فاصله
هم فشار
هم قافیه شدن
هم قبیله
هم قطار
هم قوه
هم گذاری کردن
هم گروه
هم گروهی
هم گوهر
هم گیری
هم محلی
هم محور
هم محوری
هم مختصات کردن
هم مدرسه ای
هم مذهب
هم مرتبه
هم مرز
هم مرز بودن
هم مرکز
هم مسلک
هم مشرب
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید